پلاتفرم یارسان: آرمان های انقلابی خلق جز با وحدتی دموکراتیک به دست نخواهد آمد

آرمان های انقلابی خلق جز با وحدتی دموکراتیک به دست نخواهد آمد

اکنون چهل و دو سال از روزهایی می گذرد که خلق های ایران متحدانه  علیه استبداد رژیم پهلوی شوریدند و تلاش کردند تا یک­صدا و همدل به هزاران سال تسلط نظام پادشاهی موروثی و مطلقه پایان دهند. در آن روزهای آتش و خون فرزندان خلق های دلاور این سرزمین از پس هزاران سال ظلم و جور پادشاهان و حکومت های مطلقه سر بلند کردند و با بذل جان خویش در برابر این نظام ستمگرانه ایستادند و فریاد برابری خواهی و آزادی طلبی سر دادند. در آن جنبش تاریخی خلق های ایران علیه نظام ارباب رعیتی، علیه نظام استبداد مطلقۀ پادشاهی، علیه نابرابری جنسیتی، علیه سلطۀ طبقاتی سرمایه داران، علیه ستم ملی و استعمار داخلی، و نهایتاً علیه سلطۀ امپریالیسم جهانی بر کل منطقۀ خاورمیانه فریاد سر دادند و تلاش کردند تا با خون و جان خود بنای زندگی نوینی را پی ریزی کنند. در آن دوران پادشاه دیکتاتور ایران محمدرضا پهلوی که با از میان بردن دستاوردهای انقلاب مشروطیتِ خلق های ایران بساط حکومتی مطلقه را عَلَم کرده بود و با اتکا به پشتیبانی امپریالیسم در روند میلیتاریزه کردن قدرت سیاسی قرار گرفته بود، به مانند همۀ دیکتاتورها نخواست و نتوانست به موقع پیام انقلاب خلق های ایران را بشنود؛ و چه بسا که به همراه دیگر نیروهای ضدانقلاب پس از آگاهی از بازگشت ناپذیر بودن روند انقلاب تلاش خود را در پیروی از دستورات حامیان امپریالیست خود مبنی بر ضرورت روی کار آمدن «یک دیکتاتوری ضدسوسیالیستی دیگر» به کار بست. در هر صورت این نیروهای خارجی و مجریان داخلی سیاست های آن ها بودند که رهبری ضدانقلابی روحانیون شیعه را بر حرکت های آزادیخواهانۀ خلق های ایران تحمیل  کردند و در هماهنگی با یکدیگر جنبش انقلابی خلق های ایران را به قهقرا بردند. همین نیروهای مرتجع به رهبری سرمایه داری اسلامی در مرحلۀ بعد و پس از تسخیر قدرت تلاش خود را مصروف نابودسازی جنبش های مقاومت خلق ها در کوردستان، تورکمن صحرا، بلوچستان و خوزستان کردند و همزمان با این مناطق در دیگر مناطق ایران نیز چوبه های اعدام را برافراشتند و چنان حمام خونی به پا کردند که حتی در دوران دیکتاتوری پهلوی نیز نظیر آن دیده نشده بود.

علیرغم این سرکوب و خونریزی و تثبیت حکومتی فاشیستی، خلق های این سرزمین نیز به مقاومت خود ادامه دادند و با وجود گذشت بیش از چهار دهه از روی کار آمدن حکومت دائماً در بحران جمهوری اسلامی، حتی برای یک روز نیز دست از مقاومت نکشیده و به کوشش خود برای پیگیری آرمان های تاریخی خود ادامه دادند، که آخرین نمونه ها از چنین مقاومتی را در خروش دی 1396 و آبان 1398 شاهد بوده ایم که در بیش از 150 شهر مردم رنجدیده را به میدان مبارزه علیه دیکتاتوری حکومت سرمایه داری اسلامی کشاند.

این قیام ها در شرایطی صورت می گیرد که در سال های اخیر شاهد افزایش چشمگیر تضاد در روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بوده ایم، تضادی که به وقوع پیوستن سالانه ده ها هزار اعتصاب و تجمع اعتراضی توسط کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان شاخص آشکاری برای فهم آن بوده است؛ و نمودهای دیگر آن را نیز می توان در مقاومت زنان در برابر پدرسالاری و قوانین ارتجاعی سازمان یافته توسط رژیم، مبارزۀ زحمتکشان علیه استثمار و فقر و فلاکت، مبارزات دانشجویان و روشنفکران علیه استبداد و سانسور و خفقان، و مبارزات خلق های ستمدیده همچون خلق کورد، بلوچ، عرب، لور، تورکمن، تورک و نیز جوامع مذهبی ستمدیده از ارتجاع مذهبی مشاهده کرد.

در این میان خلق یارسان در نقاط مختلف این جغرافیا همواره بخشی از این مبارزات آزادیخواهانه بوده و به عنوان گروهی اجتماعی که منفعت خود را در گروی سیستمی دموکراتیک، آزادیخواه و مترقی می بیند همواره تلاش کرده تا ضمن پشتیبانی از جنبش های آزادی طلبانه و دموکراتیک، به سازماندهی خود در راستای چنان آرمان هایی بپردازد. حرکت های آزادیخواهانۀ خلق یارسان به ویژه در سال های اخیر نمود آشکاری از مقاومتگری خلق ما به ویژه در کوردستان بوده و حاکی از آن است که بار سنگین فشار و سرکوب رژیم سرمایه داری اسلامی بر گُردۀ این مردم بدون واکنش نبوده و همواره با پاسخ و واکنش از جانب مردم همراه بوده است. اگر جسارت نیروهای مرتجع این رژیم در هتک حرمت پیروان دین یاری در کار بوده و جمهوری اسلامی تلاش کرده تا به روش های مختلف عقاید و باورهای خلق یارسان را انکار و جُرم انگاری کنند، مقاومت و ایستادگی یاران ما نیز بخش دیگری از وضعیت را تشکیل داده و رشد آگاهی را در میان توده های مردم یارسان موجب شده است. به همان شکل جسارت اخیر نیروهای ارتجاعی جمهوری اسلامی مبنی بر هتک حرمت یکی از یاران جامعۀ یارسان در شهر ساوه نیز بی شک پاسخ خود را در قالب مبارزات آزادیخواهانه و دموکراتیک خلق یارسان خواهد گرفت و شور انقلابی فرزندان این خلق را برای سازماندهی هرچه بیشتر خود موجب خواهد شد.

اکنون که چهل و دو سال از آن روزهای آتش و خون گذشته و شاهد هستیم که چگونه در میانۀ چنین وضعیت اسفناکی عناصر مرتجع و وابسته تمام تلاش خود را برای زدودن هرگونه خواست تغییر انقلابی از ذهن خلق مان به کار می گیرند، بار دیگر بر آرمان های مبارزان آزادیخواه و انقلابی تأکید می کنیم؛ آرمان هایی که هرچند در سایۀ پشتیبانی آشکار و نهان امپریالیستی از مرتجعین ظاهراً به نتیجه نرسیده است، اما جای خود را در قلب خلق رنجدیدۀ ما یافته و از فراسوی افق سیاسی و اجتماعی این مردم کنار نخواهد رفت، و بی شک شاهد خواهیم بود که فرزندان نسلی که به هزاران سال حکومت پادشاهان خاتمه دادند، دیر یا زود بساط حکومت ارتجاعی سرمایه داری اسلامی و دیکتاتوری مذهبی را نیز جمع خواهند کرد و بنیان یک زندگی دموکراتیک، آزاد و برابر را پدید خواهند آورد. در این برهۀ تاریخی یاد و خاطرۀ همۀ زنان و مردانی که در راه آرمان آزادی و برابری پیکار کردند، همۀ رهروان راه سوسیالیسم و دموکراسی رادیکال –به ویژه جانباختگان این راه و نیز زندانیان سیاسی – را گرامی می داریم و با آرمان های شهدای خلق مان در سرتاسر این جغرافیا از کوردستان و آذربایجان تا مازندران و قزوین و لورستان، تجدید پیمان می کنیم؛ از شهدایی همچون خسرو پناهی توتشامی، سهراب غلامی، سید قربان حسینی، کاکی حسن مقصودی و ایرج بوذرجمهری که پرچم مقاومت و فداکاری در راه رسیدن به آرمان های انقلابی را برافراشتند، تا رفقای شهیدی همچون زاگرس بَرزَوان، شاهین دالاهو و سمکو دالاهو و همچنین شهدایی همچون کیانوش آسا و پویا ناصری خواه که با بذل جان خود اجازه ندادند این پرچم به زمین بیفتد. بدون شک آرمان های انقلابی که خلق ما برای آن جنگیده جز با وحدت و همبستگی دموکراتیک به دست نخواهد آمد و رسیدن بدان در گروی گرد آمدن حول خطی انقلابی و رزمنده است.

پلاتفرم یارسان
بهمن 1399

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلکترۆنیکەت بڵاو ناکرێتەوە . خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *