پلاتفرم یارسان: یاد و خاطرۀ سه یار آتش به جان، نیکمرد طاهری، محمد قنبری و حسن رضوی را گرامی می داریم

یاد و خاطرۀ سه یار آتش به جان، نیکمرد طاهری، محمد قنبری و حسن رضوی را گرامی می داریم

هفت سال پیش در روزهایی که ایران و روژهلات کوردستان تازه از نمایش انتخابات رژیم بیرون آمده بود و همه جا صحبت از «تدبیر و امید» بود و کاسبان سیاست استعماری رژیم در مناطق مختلف از جمله کرماشان، لرستان، ایلام، همدان و قزوین مشغول فریب دادن مردم در رابطه با پروژه های دولت روحانی و آیندۀ رژیم اسلامی بودند، رخدادی به وقوع پیوست که دست رژیم را رو کرد و نشان داد که پروپاگاندای نیروهای رژیم چیزی به جز مشتی دروغ نیست و هیچ «تدبیر» و «امید»ی نیز وجود ندارد. ای رخداد به قیمت جان سه جوان مبارز و سه گل سرخ خلق یارسان تمام شد. در روزهایی که دستگاه رسانه ای سرمایه داری اسلامی گوش مردم را از وعده های دروغ پر می کرد و برای کشاندن مردم به پای صندوق های رأی به هر حیله و ترفندی دست می یازید، سه یار جوان همچون سه پروانۀ راه آزادی و برابری خود را به آتش سپردند و با فدا کردن جانشان ثابت کردند که وعدۀ «تدبیر» و «امید» سران رژیم چیزی به جز دروغ نیست و آنچه که در واقعیت در جریان است، فقط و تنها فقط نابرابری و خفقان و فاشیسم رژیم سرمایه داری اسلامی است. اقدام سه یار آتش به جان اگرچه در ظاهر بر اساس باور مذهبی انجام شد، اما در کُنهِ خود اقدامی علیه نابرابری و تبعیض و چند دهه انکار هویت خلق یارسان بود، و به همین دلیل نیز از جنبۀ سیاسی حائز اهمیت بود و نباید تنها به عنوان کنشی دینی به حساب بیاید، بلکه باید توجه شود که این اقدام عملی سیاسی بود و نتایج سیاسی نیز در پی داشت.

هفت سالی که به دنبال جان فدا کردن سه یار آتش به جان بر خلق یارسان گذشت، سال های پر ارزش و تاریخ سازی بود؛ چنانکه می توانیم از آن ماجرا همچون رخدادی یاد کنیم که تاریخ سیاسی یارسان را به پیش از خود و پس از خود تقسیم کرده است. به غیر از نقشی که این رخداد در آشکار کردن چهرۀ زشت رژیم و سیاست های استعماری آن داشت، پس از آن برای نخستین بار شاهد بودیم که خلق یارسان برای پاسداری از حق خود به خیابان ها آمد و در جنبشی صلح طلبانه به مدت چند ماه دست به حق خواهی زد و برای نخستین بار بدون هیچ لکنت زبان و تعارفی سیاست انحصارگری دینی و خفقان و سرکوب اقلیت های دینی را به چالش کشید، آزادی دینی را همچون خواستۀ خود اعلام کرد و مهمتر از همه اینکه به روشی مردمی دست به سازماندهی خود زد. این جنبش آنقدر بزرگ و بر سیاست های رژیم مؤثر بود که سران و سلاطین رژیم همچون لاریجانی و یونسی و … را ترسانده و آن ها را به کرماشان کشاند تا با لابی کردن بتوانند جلوی جنبش مردمی خلق یارسان را بگیرند و از مسیر خود منحرف کنند. با کمال تأسف شاهد بودیم که برخی افراد که عنوان «پیر» یا «سید» را هم یدک می کشیدند، با لابی کردن با قدرتمندان رژیم تنها به منافع شخصی یا خاندانی خودشان توجه کردند. این افراد به خلق یارسان پشت کردند و در خیانت به خون سه یار آتش به جان، حتی از وعده های رفرمیستی و ابتدایی هم کوتاه آمدند و با در هم آمیختن رهبری دینی و رهبری سیاسی اجازه ندادند تا جامعۀ یارسان خواسته های واقعی خود را اعلام کرده و بتواند این جنبش را به گامی برای نوسازی و تحول ساختاری سیاسی جامعه تبدیل کند. متأسفانه عدم تفکیک دین و سیاست راه جنبش را سد کرد و این بزرگترین درسی است که می توانیم از رخداد جان باختن سه شهید یارسان بگیریم که آگاه باشیم که رهبری سیاسی جامعۀ یارسان باید در دست نیروهای مردمی و مستقل و طبقۀ فرودست جامعه باشد و این مهم تنها با نوسازی و دموکراتیزه کردن مناسبات اجتماعی امکان پذیر است و با ساختار پیشامدرن سیاسی که در نتیجۀ سیاست های رژیم های اشغالگر کوردستان و لرستان و آذربایجان تاکنون نیز قدرت خود را حفظ کرده است، نمی توان جنبشی آزادیخواهانه و مردمی را به اهداف خود رساند. به جز این، وقتی شاهد بودیم که برخی افراد تنها بر اساس جایگاه موروثی و خانوادگی خود خطّ خیانت را به پیش برد، دیگر بر همگان روشن شد که با طایفه گرایی و خاندان گرایی نمی توان در میدان مبارزۀ سیاسی برای آزادی و برابری قدم نهاد و نوسازی جامعۀ یارسان که شرطی مهم و اساسی برای آزادی و برابری است تنها با کنار زدن منافع طایفه ای و خاندانی و ایلی و عشیره ای ممکن است.

با وجود این خیانت در برابر سه یار آتش به جان، اما جنبش مردمی باز هم از نفس نیفتاد و به شیوه های دیگری در سال های بعد خود را نشان داد و در تظاهرات علیه داعش و حمایت خلق یارسان و مردم کرماشان و همچنین دیگر بخش های ایران از مقاومت کوبانی و پشتیبانی از خلق ایزدی در برابر داعش و خط خیانت، صدای آزادیخواهی جامعۀ یارسان بار دیگر طنین انداز شد. همچنین خلق یارسان در رابطه با حکومت مرکزی به این آگاهی رسید که وعده های انتخاباتی و دروغ و فریب رژیم محل اعتماد نیست و خلق به جز خودش و نیروهای خلقی نباید به هیچ نیروی دیگری اعتماد کند.

هفت سال پس از جان فدا کردن سه یار آتش به جان، نیکمرد طاهری، محمد قنبری و حسن رضوی یاد و خاطرۀ این شهیدان را گرامی می داریم و راه آنان را راه آزادی و برابری می دانیم. همچنین از دیگر شهیدان جامعۀ یارسان، از تیمور بانیارانی که در برابر رژیم قاجار و حکومتگران ستمگر دینی و سیاسی زمانۀ خود دست به مقاومت زد، تا شهیدان یارسان در انقلاب 1357 و شهیدانی که پس از انقلاب به دست جمهوری اسلامی جان خود را فدا کردند، افرادی همچون خسرو پناهی توتشامی، سهراب غلامی، محمود خاموشیان، سید قربان حسینی، حسن مقصودی، درویش براگوره، ایرج بوذرجمهری، سید فریدون پدرود، سید خلیل عالینژاد، قهرمان سهرابی (شاهین دالاهو)، شهرام رستمی (زاگرس برزوان) و همچنین همۀ جانباختگان خلقمان مانند شلر فرهادی، کیانوش آسا، حکمت صفری، پوریا ناصری خواه و … یاد می کنیم و اهداف و آرمان های این شهیدان را همچون اهداف و آرمان های خلق یارسان می دانیم. به باور ما به جز دست های پرتوان و قدرتمند فرزندان خلق، دست دیگری نمی تواند پیکار و مبارزه در راه آزادی و برابری را به سرانجام برساند.

پلاتفرم یارسان

١٣٩٩/٠٣/١٣

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلیکترۆنییەکەت بڵاوناکرێتەوە. خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *